شروع دوباره با دانستن ...

یادداشت ها و ترجمه هایی در زمینه ی جامعه شناسی، زندگی، کار و ...

شروع دوباره با دانستن ...

یادداشت ها و ترجمه هایی در زمینه ی جامعه شناسی، زندگی، کار و ...

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نظریه های جامعه شناسی» ثبت شده است

رابرت اِرزا پارک

1864-1944

اندیشه

خوانندگانی که با کارهای مکتب جامعه شناسی شیکاگو و بویژه با برجسته ترین عضو آن، رابرت اِرزا پارک آشنایی دارند، شاید از این در شگفت افتند که چرا فصلی از یک کتاب مربوط به نظریه جامعه شناختی به مردی اختصاص داده شده است که بیشتر در ارتباط با تحقیق اجتماعی مطرح بوده است تا نظریه جامعه شناختی. ارزیابی ما از کار رابرت پارک با ارزیابی شخصی اش تطابق دارد. او خود نوشته است که: «ما در جامعه شناسی بیشتر نظریه داریم تا مفاهیم کارآمد. وقتی که دانشجویی موضوعی را برای رساله اش ارائه می دهد، من پیوسته خود را در حال طرح این پرسش ها می یابم: این چه چیز است که شما می خواهید آن را بررسی کنید؟ منظور از دسته چیست؟ عامه به چه چیز اطلاق می شود؟ ملیت چیست؟ و نظایر آن. من نمی دانم که چگونه می توان هر گونه بررسی علمی را بدون یک نظام طبقه بندی مفاهیم و چهارچوب داوری انجام داد، یعنی همان نظام و چهارچوبی که با آن ها بتوان موضوع های مورد تحقیق را به بیانی کلی دسته بندی و توصیف کرد. مقدمه ای که با همکاری برژس نوشته ام، نخستین طرح از یک چنین طبقه بندی و چارچوب داوری را به گونه ای مقدماتی به دست می دهد. از این روی، سهم من در جامعه شناسی همان نشد که من قصدش را داشتم و علاقه اصلی من نیز در آن جهت نبود، بلکه سهم من آن چیزی از کار درآمد که کار من، یعنی تحقیق منظم اجتماعی به آن نیاز دارد. اما مسئله مورد علاقه من همیشه جنبه نظری داشته است تا عملی.

۲۶ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۰

جورج هربرت مید

1931-1863

اندیشه

جان دیویی درباره جرج هربت مید گفته بود که او در میان نسل گذشته آمریکا، اصیل ترین ذهن فلسفی را داشت. گرچه این گفته شاید کمی اغراق آمیز باشد، اما چنین می نماید که همه دانشوران فلسفه در این باره توافق داشته باشند که مید در صدر مدافعان عملگرایی در آمریکا جای دارد.

در اینجا یک جنبه از کار مید، یعنی سهم او مانند بحث او درباره ماهیت زمان در کتاب فلسفه کنونی اش و شرح او از مکتب عملگرایی در فلسفه کنش و تاریخ جنبش های فکری در سده نوزدهم او تنها به گونه ای جسته و گریخته در اینجا مطرح می شوند. به نظر مید، روانشناسی اجتماعی رشته ای است که فعالیت یا رفتار فرد را در چهارچوب فراگرد اجتماعی به بررسی می کشد. رفتار یک فرد را تنها می توان از طریق فهم رفتار کلی گروه اجتماعی اش دریافت، زیرا کنش های فردی به کنش های اجتماعی گسترده تری وابسته اند که به فراسوی یک فرد و ابه اعضای دیگر گروه مرتبط اند. مید معتقد بود که تجربه فردی را باید از دیدگاه جامعه و یا دست کم از دیدگاه ارتباطاتی که برای سامان اجتماعی ضروری اند مورد بررسی قرار داد.

۲۶ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۷

چارلز هورتون کولی

1929-1864

اندیشه

کولی نوشت که خود و جامعه، دو پدیده همزادند. همین تاکید بر پیوند ارگانیک و گسست ناپذیر خود و جامعه، موضوع اصلی بیشتر نوشته های کولی را تشکیل می دهد و به عنوان خدمت اصلی او به جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی نوین، همچنان مطرح است.

کولی معتقد بود که شناخته های جهان اجتماعی، اجزای سازنده ذهن شناسا و خود به شمار می آیند. او بر آن شده بود تا آن سد مفهومی را که اندیشه دکارتی میان فرد و جامعه اش برکشیده بود از میان بردارد و به جای آن، این تفسیر را به پیش کشید که: « یک فرد مجزا تجریدی است که به شناخت تجربه در نمی آید، همچنان که جامعه اگر به عنوان چیزی جدا از افراد در نظر گرفته شود، نیز همین وضعیت را دارد. جامعه و افراد بر دو پدیده جداگانه دلالت نمی کنند، بلکه جنبه های جمعی و فردی یک پدیده را نشان می دهند.زمانی که از جامعه سخن می گوییم – در اینجا می توان هرگونه اصطلاح جمعی دیگر را نیز به جای جامعه به کار برد – خصلت عامی از مردم مورد بحث به ذهن مان متبادر می شود، حال آن که وقتی از افسر سخن به میان می آوریم، جنبه عام مردم را ندیده می گیریم و درباره آن ها چنان می اندیشیم که گویی هر فردی از دیگری جدا است.

۱۷ دی ۹۲ ، ۲۲:۱۱

تورشتاین وبلن

1857-1929

اندیشه

 تورشتاین وبلن دست کم دارای سه چهره است: نخست، یک شخص جداً غیر جدی، نامحترم قابل احترام و اخلاقگرای غیراخلاقی ای که حمله های سنت شکنانه اش به پارسایی های جا افتاده آمریکا، او را در صدر منتقدان اجتماعی قرار داده اند؛ دوم، وبلن اقتصاددان که تحلیل اقتصادی نهادی و کالبدشکافی دقیقش از موسسات بازرگانی درجه یک آمریکایی، پیروان سرشناسی در میان نسل های بعدی و نفوذ پایداری را در میان بزرگان اقتصاد سیاسی برایش به ارمغان آورده است؛ و سرانجام، وبلن جامعه شناس که ما نظریه های انگیزش های اجتماعی و متعین های اجتماعی معروف و دگرگونی اجتماعی را به او وامداریم.

۱۷ دی ۹۲ ، ۲۲:۰۱

جورج زیمل

1858-1918

اندیشه

رهیافت جامعه شناختی زیمل را می توان به عنوان یک کوشش خودآگاه در جهت رد نظریه های ارگانیستی کنت و اسپنسر در نظر گرفت. او علیه توصیف های تاریخی ای که درباره رویدادهای منحصر به فرد کشورش آلمان به عمل می آمدند، نیز موضع گرفته بود. جامعه بافتی از کنش های متقابل و الگودار است و وظیفه جامعه شناختی بررسی صورت های این کنش ها است، درست همچنان که در دوره های گوناگون تاریخی و در زمینه های متنوع فرهنگی پیوسته رخ می دهند.

۰۹ دی ۹۲ ، ۲۱:۲۹

ماکس وبر

1920-1864

اندیشه

ماکس وبر جامعه شناسی را علم فراگیر کنش اجتماعی می دانست. او به خاطر تاکید تحلیلی بر کنشگران فردی، از بسیاری از پیشینیان متفاوت بود، زیرا که تحلیل جامعه شناختی آن ها بیشتر بر صورت های ساختاری-اجتماعی مبتنی بود. وبر برخلاف همه پیشینیان، تاکید اصلی اش متوجه معانی ذهنی ای است که انسان های کنشگر به کنش های شان نسبت می دهند و جهتگیری های متقابل این کنش ها را در چهارچوب زمینه های تاریخی-اجتماعی، مورد بررسی قرار می دهد.

۰۹ دی ۹۲ ، ۲۱:۲۵

فرهنگ فشرده جامعه شناسی

 concise dictionary of sociology

دو زبانه/همراه با تلفظ واژه ها

Bilingual/With Pronunciation

کاری از حسین شیران

دانلود کتاب از سایت جامعه شناسی شرقی:

http://www.orientalsociology.ir/post/80/concise-dictionary-of-sociology-hossein-shiran/

۰۷ دی ۹۲ ، ۱۷:۴۵

ده پرسش از دیدگاه جامعه شناسی

جامعه شناسی یک دیدگاه است- یعنی، شیوه تفکر، نگریستن به جهان و پژوهش درباره آن است. جامعه شناسی توجه خود را به انسان به منزله عضو جامعه متمرکز می کند، بنابراین برای همه ما که می خواهیم بدانیم کی هستیم مسائل جامعه شناختی باید اهمیت داشته باشد.

کتاب ده پرسش از دیدگاه جامعه شناختی برای دانشجویانی نوشته شده است که درس های مبانی جامعه شناسی را فرا می گیرند و نیز برای دانشجویانی که وقت کافی برای گذراندن دوره کامل جامعه شناسی ندارند اما می خواهند بفهمند جامعه شناسان چگونه می اندیشند، برای جامعه شناسانی نوشته شده است، که به علت اشتغال در کارهای آموزشی و پژوهشی گاهی فراموش می کنند که جامعه شناسی تا چه اندازه هیجان انگیز است، و برای منتقدان جامعه شناسی، که انتقادهایشان اغلب بی پایه است. برای معلمان انگلیسی، فیزیکدانها، روانشناسان، هنرمندان، شاعران و محققانی که در زندگی خود با همان پرسش ها سروکار دارند اما رویکردهایشان متفاوت است و برای همه مردمی که به آموزش ارج می نهند و مانند یونانیان باستان بر این باورند که «زندگی مطالعه نشده ارزش زیستن ندارد».

این کتاب دیدگاه جامعه شناختی را با طرح ده پرسش و پاسخ دادن به آنها معرفی می کند و بدین سان رویکرد جامعه شناختی را آشکار می سازد. جامعه شناسان پیوسته درباره این پرسش ها می اندیشند و غالباً آنها را با همکاران، دانشجویان یا، دست کم با خودشان در میان می گذراند و درباره آنها بحث می کنند. چگونه جامعه شناسان جامعه را مطالعه می کنند؟ آیا ما می توانیم آن را ببینیم؟ آیا سوگیری شخصی ما مانع از آن نخواهد شد؟ آیا کار ما می تواند علمی باشد؟ علمی بودن به چه معنایی است؟

معنای انسان بودن چیست؟ آیا طبیعت انسانی چیزی است که ما از هنگام تولد داریم؟ آیا هوش کلید انسانیت است؟ یا زبان، جامعه یا فرهنگ؟ به هر صورت، انسان چیست؟

چگونه جامعه به وجود می آید؟ چه چیزی باعث ادامه حیات جامعه می شود؟ چگونه می توانیم با یکدیگر همکاری کنیم؟ آیا ترس و زور باعث همبستگی ما می شود یا اینکه ما فقط دوست داریم با دیگران باشیم؟

چرا مردم در جامعه نابرابرند؟ آیا نابرابری به طبیعت بشر مربوط می شود؟ آیا نابرابری در طبیعت جامعه نهاده شده است؟ آیا ایجاد جامعه ای برابر امکان پذیر است؟ چرا به آنچه می کنیم اعتقاد داریم؟ آیا ما بر باورهایمان کنترل داریم؟ چگونه جامعه به آنها شکل می دهد؟ آیا باورهای ما از آن خودمان است؟

آیا انسان ها آزادند؟ آیا ما بر زندگی خود تسلط داریم؟ نیروهایی که بر تصمیمات ما تاثیر می گذارند کدام اند؟ اصولاً، آزادی چیست؟ چرا برای ما بسیار مهم است که فکر کنیم آزادیم؟ آیا بعضی از ما آزادتر از دیگران اند؟

چرا همه نمی توانند مانند ما باشند؟ چرا ما می خواهیم دیگران درست مانند ما باشند؟ ارزش ها چیست؟ قوم مداری چیست؟ آیا خوب است یا بد؟ آیا انسان ها واقعاً با یکدیگر متفاوت اند؟

چرا تیره ورزی در جهان وجود دارد؟ چه چیزهایی باعث مسائل بشری می شوند؟ چرا زندگی برای مردم تا این اندازه دشوار است؟ چگونه جامعه مسائل و مشکلات خود را ایجاد می کند؟ آیا ساختن جامعه ای بهتر امکان پذیر است؟ آیا تیره ورزی اجتناب ناپذیر است؟

آیا فرد به راستی دگرگونی ایجاد می کند؟ آیا این تنها تفکر آرزومندانه است؟ چه زمانی فرد واقعاً می تواند تغییر ایجاد کند؟ چه چیزی مانع آن است؟ چرا جامعه تغییر می کند؟

آیا جامعه شناسی مهم است؟ مهم برای چه؟ آیا جامعه شناسی جهان بهتری به وجود می آورد؟ درک بهتری از خود ما به دست می دهد؟ یا درک بهتری از جامعه؟ آیا جامعه شناسی چیز مهمی به ما می گوید؟

اینها ده پرسشی هستند که فصل های این کتاب را تشکیل می دهند و مهمترین پرسش هایی هستند که جامعه شناسی به من کمک می کند تا به آنها پاسخ دهم. آنها همچنین پرسش هایی هستند که زندگی فکری مرا هیجان انگیز می کنند.

در چاپ دوم کتاب پی گفتاری بر آن افزودم. می خواستم پرسش یازدهمین را بر آن بیفزایم، اما نمی خواستم عنوان کتاب را به یازده پرسش تغییر دهم و نیز نمی خواستم هیچ یک از ده پرسش اصلی را حذف کنم. اگر چه بعضی از کسانی که از چاپ دوم کتاب استفاده کردند اصرار می ورزیدند که ان را در جایی در آغاز کتب بیاوریم اما جای مناسبی برای آن نیافتم. بنابراین تصمیم گرفتم آن را به همان صورتی که در چاپ دوم بود حفظ کنم. بسیاری از مدرسان آن پرسش خاص را بسیار به هنگام یافتند، و بیشتر آنها از کوشش برای پاسخ دادن به ان استقبال کردند. اما در حقیقت، این یازدهمین پرسش در کتابی است که عنوان آن ده پرسش است. همان گونه که خواهید دید، جای آن در پایان کتاب مناسب است، زیرا به آسانی می توان آن را در هر جایی در میان پرسش ها قرار داد. بعضی بهتر خواهند دید که کتاب با این پرسش آغاز شود، بعضی ممکن است در میانه کتاب از آن استفاده کنند، و دیگران ممکن است آن را به عنوان فصل پایانی مطالعه کنند. این پرسشی بسیار دشوار اما مهم است. اساسی ترین پرسشی است که دانشجویان در نخستین رویارویی با جامعه شناسی مطرح می کنند: از آن جا که همه انسان ها یگانه هستند، آیا تعمیم دادن درباره آنها پذیرفتنی است؟ (آیا تعمیم دادن با قالبی اندیشیدن یکسان نیست؟) آیا هر کسی نباید همچون یک فرد تلقی گردد؟ جامعه شناسان، روانشناسان، انسانشناسان و همه دانشمندان اجتماعی درباره افراد و جامعه به تعمیم می پردازند. آیا کوشش آنها در این زمینه از آغاز محکوم به شکست است؟ پرسش یازدهم به سادگی این گونه بیان شده است:

آیا ما باید درباره افراد به تعمیم بپردازیم؟

خواننده پاسخ این پرسش را دشوار اما جالب و سودمند خواهد یافت. فرض اساسی تدوین این کتاب آن است که دانشجویان از بحث کردن درباره این گونه پرسش ها و اندیشیدن درباره آنها لذت خواهند برد. آنها در می یابند که آموزش فراتر از گردآوری و انباشت واقعیت هاست. و اگر دانشجویان به بحث درباره موضوعاتی فراخوانده شوند که به درک انسان کمک می کند، آنها شور و هیجانی را در یادگیری کشف خواهند کرد که اغلب نادیده گرفته می شود؟

منبع: ده پرسش از دیدگاه جامعه شناسی جوئل شارون

۰۷ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۲

هربرت اسپنسر

1903-1820

اندیشه

برخی از تاریخنویسان جامعه شناسی، اسپنسر را ادامه دهنده رهیافت ارگانیستی و تکاملی کانت می دانند. خود اسپنسر رهیافت های متفاوتش را با کنت این چنین شرح می دهد:

« هدف اعلام شده کنت چیست؟ ارائه شرح منسجمی از پیشرفت مفاهیم بشری. هدف من چیست؟ ارائه شرح منسجمی از پیشرفت جهان خارجی. منظور کنت، توصیف خویشاوندی ضروری و واقعی افکار است. منظور من، توصیف خویشاوندی ضروری و واقعی اشیاء است. کنت می خواهد تکوین دانش طبیعی ما را تفسیر کند. من می خواهم تکوین پدیده هایی را که سازنده طبیعت اند، تفسیر کنم. او ذهنی می نگرد و من عینی.»

نخستین و شدیدترین علاقه اسپنسر، دگرگونی های تکاملی در ساختارها و نهادهای اجتماعی بود، نه حالت های ذهنی ملازم با این دگرگونی ها. به نظر اسپنسر نیز همچون مارکس، افکار پدیده های ثانوی به شمار می آمدند. او خود می نویسد که «عقیده معمولی مردم در هر عصر و کشوری، یکی از کارکردهای ساختار اجتماعی در آن عصر و کشور است.»

۰۷ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۷

امیل دورکیم

1917-1858

اندیشه

آیین کلی دورکیم تاکیدش بر این است که بررسی جامعه باید موضوعش را جدا از موضوع های دیگر در نظر گیرد و پدیده های اجتماعی را به عنوان موضوع خاص خود برگزیند. دورکیم با طرد تفسیرهای زیست شناختی و روانشناختی، توجهش را به عوامل اجتماعی-ساختاری انسان معطوف ساخته بود.

دورکیم تبیین های غیرجامعه شناختی رفتار اجتماعی را مورد انتقاد صریح قرار داده بود. پدیده های اجتماعی، واقعیت های اجتماعی هستند و همین واقعیت های اجتماعی نیز موضوع جامعه شناسی را تشکیل می دهند. واقعیت های اجتماعی نه تنها بیرون از فرد قرار دارند، بلکه از چنان قدرت وادارنده ای برخوردارند که بر فرد و اراده فردی تحمیل می گردند. پس یک واقعیت اجتماعی را می توان این چنین تعریف کرد:«هر شیوه عمل ثابت یا ناثابتی که بتواند بر فرد یک نوع الزام خارجی را تحمیل کند.»

۰۷ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۳

کارل مارکس

1883-1818

اندیشه

به نظر مارکس، جامعه از توازن متغیر نیروهای متضاد ساخته می شود. بر اثر تنش ها و کشمکش های این نیروها، دگرگونی اجتماعی پدید می آید. بینش مارکس مبتنی بر یک موضع تکاملی بود. به نظر او، نه رشد آرام، بلکه نبرد، موتور پیشرفت است.ستیزه مولد همه چیزها است و کشمکش اجتماعی جان کلام فراگرد تاریخی را تشکیل می دهد.

به عقیده مارکس، نیروی برانگیزاننده تاریخ، همان شیوه ارتباط انسان ها در رهگذر کشمکش های شان برای بدست آوردن زیستمایه از چنگ طبیعت است. نخستین عمل تاریخی تولید خود زندگی مادی است. براستی که این یک عمل تاریخی و شرط بنیادی سراسر تاریخ است.انسان یک حیوان همیشه ناخرسند است. هرگاه که نیازهای اصلی او برآورده شوند، نیازهای تازه ای پدید می آیند و همین تولید نو به نو نیازها، نخستین عمل تاریخی است.

۲۲ آذر ۹۲ ، ۲۲:۴۷

اگوست کنت

(1857-1798)

اندیشه

هدف کنت آفرینش یک علم طبیعی جامعه بود که بتواند هم تحول گذشته نوع بشر را تبیین کند و هم مسیر آینده را پیش بینی نماید. کنت می کوشید تا شرایط لازم را برای استواری جامعه در هر زمان معین تاریخی تعیین کند. بررسی پویایی اجتماعی و ایستایی اجتماعی - یعنی همان بررسی پیشرفت و نظم یا دگرگونی و استواری جامعه - دو ستون بنیادی نظام ساخته و پرداخته او را تشکیل می دهند.

۱۵ آذر ۹۲ ، ۲۳:۰۰

بینش جامعه شناختی ما را قادر به درک این مطلب می کند که بسیاری از وقایعی که ظاهراً فقط به فرد مربوط می شوند در واقع مسائل بزرگ تری را منعکس می سازند. برای نمونه، طلاق ممکن است برای کسی که در گیرودار آن است، فرآیندی به غایت دشوار باشد- که میلز آن را گرفتاری شخصی می نامید. اما به گفته میلز، طلاق در جامعه ای مثل بریتانیا فعلی که یک سوم کل ازدواج ها در طول ده سال به جدایی می انجامند، مسئله ای عمومی نیز هست. یا ممکن است بیکاری برای کسی که از کاری اخراج می شود و نمی تواند کار دیگری بیابد، یک تراژدی شخصی است. اما وقتی میلیون ها نفر از اعضای جامعه همین وضعیت را داشته باشند، آنگاه بیکاری چیزی فراتر از یأس و حرمان خصوصی است: یعنی مسئله ای عمومی است که روندهای اجتماعی بزرگی را نشان می دهد.

۱۵ آذر ۹۲ ، ۱۱:۰۹