شروع دوباره با دانستن ...

یادداشت ها و ترجمه هایی در زمینه ی جامعه شناسی، زندگی، کار و ...

شروع دوباره با دانستن ...

یادداشت ها و ترجمه هایی در زمینه ی جامعه شناسی، زندگی، کار و ...

۰۷ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۷

اندیشه هربرت اسپنسر

اسپنسر می گوید که تکامل، «تغییر از یک حالت به نسبت نامعین، نامنسجم و همگون، به حالت معین، منسجم و چندگون» است؛ و این تکامل، در واقع همان فراگرد جهانی ای است که هم «نخستین دگرگونی هایی را که کل جهان بایستی به خود دیده باشد» تبیین می کند و هم «آخرین دگرگونی هایی را که ما در جامعه و فرآورده های زندگی اجتماعی می یابیم».

قیاس های زیست شناختی در میان استدلال های جامعه شناختی اسپنسر جای ممتازی را به خودشان اختصاص می دهند؛ گرچه او به محدودیت های یک چنین قیاس هایی بی توجه نبود. اسپنسر از آنجا که یک فردگرای پر و پا قرص بود، قیاس های ارگانیک او را دچار دشواری های فلسفی و جامعه شناختی ای ساخته بود که کنت به خاطر فلسفه جمعگرایش دچارشان نشده بود.

پرثمرترین حاصل کاربرد قیاس های ارگانیک برای اسپنسر، رسدن به این مفهوم بود که رشد تکاملی در ساختار و کارکردهای هر واحدی دگرگونی هایی پدید می آورد که موجب افزایش حجم و در نتیجه، تمایز بیشتر اجزای آن می شود.

به نظر اسپنسر، هم مجموعه های ارگانیک و هم مجموعه های برحسب افزایش های روزافزون در حجم شان مشخص می شوند «جوامع نیز مانند اندام های زنده، از نطفه آغاز می کنند و از توده هایی پدید می آیند که در مقایسه با حجم توده هایی که برخی از آن ها در آینده به آن خواهند رسید بسیار کوچکند.». رشد اجتماعی می تواند از طریق دو فراگرد حاصل آید که گاه جدا از هم و گاه با هم می پویند. این رشد یا برا اثر افزایش در جمعیت و یا با تکثیر ساده واحدها حاصل می آید  یا با به هم پیوستن واحدهایی که پیش از این ارتباطی با یکدیگر نداشته اند، یعنی با اتحاد گروه ها و باز با اتحاد گروه هایی از گروه ها. افزایش در حجم واحدها پیوسته با افزایش در پیچیدگی ساختارشان همراه است. در آغاز، ناهمانندی واحدهای یک گروه اجتماعی با یکدیگر، از نظر کمی و کیفی آشکار نیست؛ اما با افزایش جمعیت، تقسیمات اجتماعی متمایز و گوناگون، در درون یک گروه اجتماعی پدید می آیند.

به موازات رشد جامعه، اجزای آن با یکدیگر ناهمانندی پیدا می کنند و این خود نمایانگر افزایش بعد ساختار است. اجزای ناهمانند فعالیت های ناهمانندی را همزمان به عهده می گیرند. این فعالیت ها هر چند که متفاوت یا یکدیگرند، اما چنان به هم وابسته اند که انجام فعالیت هر کسی بستگی به فعالیت دیگری دارد. همین یاری متقابل، موجب وابستگی متقابل اجزاء می شود و این اجزای به هم وابسته که به وسیله و برای دیگری زندگی می کنند، بر پایه همان اصل عامی که یک ارگانیسم فردی را می سازد، مجموعه ای را تشکیل می دهند.

به موازات ناهمانندتر گشتن اجزای یک کل اجتماعی و تفاوت پیدا کردن نقش های افراد، وابستگی متقابل شان نیز افزایش می یابد. با پیشرفت فراگرد تکامل، همبستگی کارکردها بیشتر می شود. در مجموعه های سطح پایین، چه در مجموعه فردی و چه در مجموعه اجتماعی، اعمال اجزاء بسیار کم به هم وابسته اند، حال آن که در مجموعه های تکامل یافته، در هر دو مورد یادشده، این ترکیب اعمال اجزاء است که هم حیات کل را می سازد و هم ادامه زندگی اجزاء را امکانپذیر می سازد. در جوامع ساده که اجزاء اساساً مانند هم اند، هر کسی می تواند جای دیگری را بگیرد، اما در جوامع پیچیده اگر یک جزء درانجام وظایفش بازماند، اعمال او را نمی توان به هر جزء دیگری واگذار کرد.

وابستگی متقابل اجزای ناهمانند در جوامع پیچیده و شکنندگی ناشی از آن، پیدایش یک «نظام تنظیم کننده» را ایجاب می کند تا اعمال اجزای جامعه تحت نظارت قرار گیرند و هماهنگی میان آن ها تضمین شود. در آغاز فراگرد تکامل اجتماعی، کانون های تنظیم کننده بیشتر برای ارتباط با محیط خارجی مانند «دشمنان و حیوانات شکار» مورد نیاز بودند؛ اما با پیشرفت تکامل، یک چنین کانون های تنظیم کننده وظیفه تنظیم امور داخلی و نظارت اجتماعی را نیز به عهده می گیرند، زیرا پیچیدگی کارکردها دیگر اجازه نمی دهد که اجزاء خود به خود با هم سازگاری داشته باشند.

اسپنسر ضمن طبقه بندی انواع جامعه برجسب مرحله تکاملی آن ها، این جامعه ها را به جوامع ساده، ترکیبی، ترکیبی مضاعف و ترکیبی شدید تقسیمبندی کرده بود. به بیانی دقیقتر، اسپنسر میان جوامع ساده ای که رییس نداشتند، جوامعی که ریاست موقتی داشتند و جوامعی که دارای نهاد ریاست ثابت بودند، تمایز قایل شده بود. جوامع ترکیبی و ترکیبی مضاعف نیز برحسب پیچیدگی سازمان سیاسی شان طبقه بندی شده بودند. به همین سان، انواع گوناگون جامعه برابر با تکامل شیوه استقرارشان نیز رده بندی شده بودند؛ از جمله جوامع کوچرو، نیمه یکجانشین و یکجانشین.

گذشته از طبقه بندی جوامع برحسب درجه پیچیدگی شان، اسپنسر مبنای دیگری را نیز برای تفکیک انواع جوامع پیشنهاد کرده بود. در این طرح، بر نوع تنظیم داخلی جوامع تاکید می شد. اسپنسر برای تفکیک جوامعی که خودش آن ها را جامعه جنگجو و جامعه صنعتی نامیده بود، تفاوت در سازمان اجتماعی ناشی از تنظیم اجتماعی را مبنای کارش قرار داده است. صفت ویژه جوامع جنگجو شکار است و برخلاف جامعه جنگجو، سنخ صنعتی جامعه، برپایه یک همکاری داوطلبانه و خویشتنداری فردی استوار است.

اسپنسر در بسیاری از نوشته هایش چنین نشان می دهد که معتقد به تکامل تک خطی نوع بشر است. در این نوشته ها آمده است که در مورد پیشرفت بشر از طریق پشت سر گذاشتن مراحل تکاملی، به همان اندازه تکامل افراد از کودکی به سن کمال، جای هیچگونه چون و چرا نیست. اسپنسر به ویژه در نخستین نوشته هایش، فراگرد تکامل را چونان پویشی توقف ناپذیر، بی آرام و پیوسته فعال ترسیم می کند. دگرگونی از حالت همگون به ناهمگون، در پیشرفت کل تمدن و نیز در پیشرفت هر ملتی نمایان است و این فراگرد هنوز هم با شتابی هر چه بیشتر به پیش می تازد.

با این همه، اسپنسر در سن کمال، شاید تحت تاثیر نومیدی ناشی از مسیر جمعگرایی ای که جامعه انگلیس در پایان سده نوزدهم به خود گرفته بود، تشخیص داده بود که گرچه تکامل کلی نوع بشر امر قطعی است، اما در این فراگرد، برخی جوامع ممکن است بازپس روند و برخی دیگر پیشرفت کنند. پیشرفت اجتماعی نیز همچون انواع دیگر پیشرفت، تک خطی نیست، بلکه مسیرهای متنوعی را درپیش می گیرد. نوع بشر که در سراسر کره زمین پراکنده شده است، با محیط های گوناگونی روبرو بوده است و در هر یک از این موارد، بخشی از زندگی اجتاعی او متاثر از زندگی اجتماعی پیشین و بخش دیگر آن متاثر از محیط تازه بوده است. بر اثر این عوامل، گروه های گوناگون اجتماعی تفاوت های گوناگونی را از کوچک گرفته تا بزرگ پذیرفته اند. جوامع بشری خصلت های عام و خاصی پیدا کرده اند.

اسپنسر بر این تاکید داشت که دگرگونی در ساختار نمی تواند بدون دگرگونی در کارکرد پدید آید و افزایش در حجم واحدهای اجتماعی، ضرورتاً تمایز فزاینده در فعالیت های اجتماعی را به دنبال خواهد آورد. برای فهم چگونگی پیدایش و توسعه یک سازمان، باید فهمید که این سازمان در آغاز و بعدها برای برآوردن چه نیازی بوده است. او بر این اعتقاد بود که آنچه از نظر احساسات و اندیشه های ما به بدترین شکلی تنظیم شده است، برای آن اوضاعی که تنظیم های بهتر در آن عملی نبود، بسیار متناسب بود. به جای صِرف ندیده گرفتن یا زیانبار دانستن خرافات انسان ابتدایی، باید بررسی کنیم که همین خرافات در تکامل اجتماعی چه نقشی را بازی می کنند.

اسپنسر در بحث از نهادهای اجتماعی، سخت می کوشد تا نشان دهد که این نهادها نتیجه نیات و انگیزش های عمدی کنشگران اجتماعی نیستند، بلکه از مقتضیات کارکردی و ساختاری سرچشمه می گیرند. او در مورد پیامدهای پیش بینی نشده اعمال بشری بسیار هوشیار بود. شرایط، تعیین کننده اند نه نیات. انواع سازمان های اجتماعی به گزینش عمدی هیچ ربطی ندارند.

کنت در فلسفه عمومی اش، اساساً یک ضد فردگرا بود و در نظریه ارگانیستی اش، فرد تابع بی چون و چرای جامعه تلقی شده است. برخلاف کنت، اسپنسر در مورد منشا جامعه با مقولات فردگرایانه و فایده گرایانه می اندیشید و جامعه را به صورت گردونه ای برای پیشبرد مقاصد افراد می نگریست.

به نظر اسپنسر، انسان ها در اصل برای آن به هم پیوسته بودند که می دیدند این پیوستگی به سودشان بوده است. زندگی اجتماعی از آن روی پدید آمده بود که برای اکثریت مردم اینگونه زندگی از زندگی جداگانه فردی سودمندتر بود. و پس از آنکه جامعه به وجود آمد، به این دلیل ادامه یافت که ابقای ترکیب افراد، در واقع ابقای اوضاعی بود که برای اشخاص ترکیب کننده جامعه از اوضاع دیگر ارضاء کننده تر بود. برای رسیدن به یک نظریه درست درباره جامعه راه دیگری وجود ندارد جز تحقیق درباره ماهیت افراد تشکیل دهنده جامعه. هر پدیده ای که در تجمع انسان ها به چشم می خورد، از یکی از خصلت های خود انسان سرچشمه می گیرد.

جوامع بشری گرچه از واحدهای پراکنده ای ترکیب شده اند، اما می توانند به میانجی زبان، روابط میان اجزای سازنده شان را برقرار سازند. اما دراینجا یک تفاوت مهمتر دیگری نیز مطرح است. در ارگانیسم زیست شناختی، آگاهی در بخش کوچکی از مجموعه ارگانیک متمرکز شده است. در ارگانیسم اجتماعی، این آگاهی در سراسر مجموعه پراکنده است: همه واحدهای تشکیل دهنده این ارگانیسم، اگرنه به درجه ای برابر، دست کم به درجات نزدیک به هم، برای شادمانی و بدبختی ظرفیت دارند. از آنجا که هیچگونه اعصاب حسی اجتماعی وجود ندارد، رفاه مجموعه جدا از رفاه واحدهای ترکیب کننده آن، نمی تواند هدف فرد فرد اعضای جامعه را تعیین کنید. جامعه برای اعضایش وجود دارد نه اعضاء برای جامعه.

اسپنسر نیز مانند کنت به عملکرد قوانین اجتماعی اعتقادی سرسختانه داشت و باز همچون کنت معتقد بود که این قوانین بسان قوانین حاکم بر طبیعت، جبری اند. شق دیگری وجود ندارد. جامعه یا قوانینی دارد یا ندارد. اگر جامعه قوانینی نداشته باشد، نه نظم، نه یقین و نه نظامی می تواند در پدیده های اجتماعی وجود داشته باشد. اگر جامعه قوانینی داشته باشد، این قوانین نیز باید مانند قوانین دیگر گیتی باشند یعنی انعطاف ناپذیر، حتی فعالتر و استثناء ناپذیر. اسپنسر استدلال می کند که ما نباید برای تحقق عمل دسته جمعی به بررسی این قوانین بپردازیم؛ و اینکه جامعه شناسان باید مردم را مجاب سازند که جامعه نباید دسخوش دخالت حکومت ها و اصلاحگران اجتماعی باشد.

تنها قدرتی که اسپنسر برای دولت قایل بود، پاسداری از حقوق افراد و حفاظت دسته جمعی مردم جامعه در برابر دشمنان خارجی بود. هر چیز دیگری باید به ابتکار آزادانه افراد جامعه واگذار شود تا آن ها بتوانند از طریق قراردادها و توافق های متقابل، امور زندگی شان را سروسامان دهند. به نظر اسپنسر، یک جامعه خوب مبتنی است بر قراردادهایی که میان افراد تعقیب کننده منافع شخصی بسته می شوند.

اسپنسر استدلال می کرد که هر افزایشی در باروری انسان، فعالیت بشری را نیز برمی انگیزاند، زیرا که هر چه جمعیت بیشتر باشد، برای زنده ماندن به هوشمندی بیشتری نیاز است. آن کسانی که مشکلات فراینده ادامه زندگی بر اثر رشد میزان باروری، نتوانند آن ها را به بهبود در وضع تولیدشان برانگیزانند، یعنی به فعالیت ذهنی بیشتری وادارشان کنند، در شاهراه نابودی می افتنند و سرانجام باید جای شان را به کسانی واگذارند که فشارهای یادشده آن ها را به چنین بهبودهایی وا می دارند.

اسپنسر استدلال می کرد که دخالت حکومت در امور اجتماعی، تطبیق ضروری جامعه را با محیطش مختل می سازد. دولت با دخالت خودش، فراگردهای سودمندی را که به نظارت کارآتر و هوشمندانه تر انسان بر طبیعت خواهند انجامید مختل خواهد ساخت و به فراگردی زیانبار میدان خواهد داد که به تباهی هر چه بیشتر بشر منجر خواهد شد.

منبع: زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی لیوئیس کوزر

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.